
بعد یه روز یه نفر رو دیدم


ما اوقات خوبی با هم داشتیم و بعد من یه کادو مثل این بهش دادم

وقتی اون هدیه من رو قبول کرد من اینجوری شدم

ما تقریبا همه شب ها ، با هم تلفنی صحبت می کردیم

و این وضع من توی اداره بود

رمانیکه همکارام من و اونو دیدند، اینجوری نگاه می کردند

و من اینجوری بهشون جواب می دادم

وی اون یک گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه

و من اینجوری بودم

بعدش اینجوری شدم

بله .. این آخر عشقهای خیابانی 

گردآوری: گروه سرگرمی پرداد